به گزارش پایگاه خبری
پهره به نقل از «
عصرهامون» دکتر احمدرضا طاهری کارشناس مسائل سیاسی در یادداشتی نوشته است؛ چندین مؤلفه برای توسعه سیاسی اهمیت دارد. یکی از مؤلفهها انتخابات است. البته نباید این انتظار را داشت که بهواسطه انتخابات توسعه سیاسی سریع به وقوع بپیوندد.
در واقع، توسعه سیاسی پیچیدهترین نوع توسعه محسوب میشود. حال سؤال این است که چگونه از طریق انتخابات میتوان به توسعه سیاسی رسید؟ در یک جامعه، انتخابات آنقدر باید تمرین شود که مردم از وضعیت «مشارکت فرمایشی» به سطح مطلوبتری چون «مشارکت مؤثر» ارتقا یابند. هر چه مردم بیشتر در انتخابات شرکت کنند رأی آنها، بهمرورزمان، مستقلانهتر خواهد شد، چرا که مردم در امور سیاسی مطلعتر شده و معقولانهتر رفتار خواهند کرد.
رسیدن به چنین سطح سیاسی اگرچه زمانبر است؛ اما در نهایت منفعت آن به خود جامعه بر میگردد.
شاید این پرسش مطرح شود که توسعه سیاسی چه منفعتی به همراه دارد؟ وقتی جامعه به توسعه سیاسی برسد اختلافات و درگیریها منجر به بیثباتی دائمی، کودتا و انقلاب نخواهد شد، نهادهای فراگیر اجازه نخواهند داد انحصارطلبی شکل بگیرد، جامعه از درون قدرتمند میشود و پایانی برای نظام سیاسی وجود نخواهد داشت، چرا که یک نظام سیاسی توسعهیافته از مکانیزم «خود اصلاحی» بهره خواهد برد.
مثل بسیاری از جوامع دیگر، در بلوچستان نیز مشارکت سیاسی وضعیتهای مختلف داشته و دارد. اگر بخواهیم به شناسایی مراحل مختلف مشارکت سیاسی در بلوچستان بپردازیم، اولین مرحله را میتوان از نوع «فرمایشی سنتی» دانست که قبل از انقلاب اسلامی رواج داشته است؛ یعنی وضعیتی که مردم به نمایندگان مجلس شورای ملی رأی میدادند، نامزدهای انتخابات معمولاً از گروه خوانین و سرداران بودند، و نمایندگان حاکمیت وقت از قبل مطلع میشدند که چه کسی برنده بهاصطلاح انتخابات خواهد شد.
دومین مرحله مشارکت سیاسی را از نوع «فرمایشی مدرن» میتوان تعریف کرد؛ یعنی حالتی که اکثر مردم رأی میدهند، هر کسی که شرایط شرکت در رقابتهای انتخاباتی را داشته باشد میتواند به رقابت بپردازد، و برای نمایندگان حاکمیت تشخیص این که چه کسی از صندوق رأی بیرون میآید دشوار است. تقریباً از نیمه دوم دهه هفتاد به بعد از انقلاب اسلامی، مرحله دوم در منطقه بلوچستان رواج یافته است. این فرایند معمولاً بهتدریج طی میشود و قاعدتاً هر مرحله نسبت به مرحله دیگر میبایست مطلوبتر باشد.
در هیچ کجای دنیا نمیتوان جامعهای یافت که بدون مشکلات و شرایط بحرانی به توسعه سیاسی رسیده باشد. بعضی جوامع با تمدن بهاصطلاح چندهزارساله هنوز به توسعه سیاسی، به مفهوم واقعی کلمه، دست نیافتهاند. برخی دیگر در ظرف چند قرن نسبتاً به توسعه سیاسی رسیدهاند؛ توسعه سیاسی اصول و شرایط خاصی را میطلبد و ربطی به قدمت جوامع و کشورها ندارد.
نحوه برخورد «نهادها» با «شرایط بحرانی» که در جامعه پیش میآیند و نتیجه آن برخوردها در توسعه یا عدم توسعه سیاسی، به قول اوغلو و رابینسون، تأثیرگذار است. ممکن است در جامعهای سالهای سال انتخابات برگزار شود؛ ولی بهخاطر شیوه برخورد «نهادها» با «شرایط بحرانی» و نتیجه آنها، انتخابات همچنان در مرحله ابتدایی باقی بماند. توسعه سیاسی مولفههای دیگری هم دارد که پرداختن به آنها از ظرفیت این یادداشت خارج است.
مردم منطقه بلوچستان همیشه در انتخابات نقش مهمی داشتهاند. سیستان و بلوچستان یکی از استانهایی بشمار میرود که در انتخابات کارنامه خوبی داشته است. مهمترین انگیزه مشارکت مردم این منطقه در انتخابات، وجود دو نهاد «مذهب» و «طایفه» است. تأثیر «مذهب» و «طایفه» در مشارکت سیاسی مردم بلوچ بستگی به نوع انتخابات، مکان انتخابات و ترکیب جمعیتی در شهرهای مختلف دارد.
اما یکی از ضعفهای جامعه بلوچ حضور کمرنگ زنان در رقابتهای انتخاباتی است. علمای مذهبی، بزرگان طوایف و دانشگاهیان میبایست به این مسئله توجه ویژه داشته باشند. این گروه از افراد، کموبیش، تأثیرگذار هستند.
آنها میتوانند شرایطی فراهم نمایند که بانوان نیز تشویق شوند تا در انتخابات به رقابت بپردازند. در جوامع سنتی معمولاً زنان با محدودیت در فعالیتهای سیاسی مواجه هستند و جامعه بلوچ از این قاعده مستثنی نیست. بااینحال در سالهای اخیر تعداد کمی از بانوان بلوچ در حوزههای اجرایی و سیاسی بهخوبی ایفای نقش کردهاند؛ یعنی در اجرای امور نهتنها ضعیفتر از مردان نبودهاند؛ بلکه بهمراتب موفقتر عمل کردهاند.
بههرحال، نیمی از جمعیت جامعه را زنان تشکیل میدهند. چنانچه زنان در امور و فعالیتهای سیاسی مشارکت فعال نداشته باشند، به منزله این است که نیمی از جمعیت از مشارکت سیاسی محروم است. بدون نقش زنان در سیاست، نمیتوان به توسعه سیاسی رسید.
انتهای خبر/