پنجشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۵ ۱۰:۳۳
۰
حاشیه نشینی واقعیتی غیر قابل انکار؛

تخریب و بی توجهی چاره کار نیست!

این عقیده که باید مناطق حاشیه نشینی را تخریب کرد قابل دفاع نمی باشد و می بایست با ساماندهی آن و فراهم کردن امکانات مورد نیاز برای حاشیه نشینان و کم کردن فاصله و خلاء موجود بین آنها و شهرنشینان اقدام و در راستای یکنواخت شدن زندگی شهر و از بین بردن فاصله ها تلاش کرد
تخریب و بی توجهی چاره کار نیست!
تخریب و بی توجهی چاره کار نیست!
به گزارش پهره؛ متاسفانه در چند سال اخیر توجه به حاشیه شهرها مورد غفلت راهبردی قرار گرفته و به جای برنامه ریزی مدون و درازمدت برای توسعه هر چه بیشتر این مناطق بعضا نظرات غیرکارشناسی چون تخریب این مناطق مطرح می شود. اساسا این که شهر به حاشیه و متن تقسیم شود، نشان از نگاه های تمرکزگرا دارد و این نوع نگاه سبب افزایش فاصله بین نواحی مختلف یک شهر شده و نابه هنجاری های زیادی را باعث می شود.

مطالعه رابطه شهرنشینی و توسعه در سطح دنیا نشان می دهد که سهم قابل توجهی از توسعه کشورها به وسیله متغیر شهرنشینی قابل تبیین است و در عین حال این تأثیر کاملاً معنادار است. به عبارتی کشورهای شهرنشینی در دنیا کشورهای توسعه یافته تری هستند؛ البته نه در همه موارد. در ایران نیز این ارتباط کاملاً معنادار و صادق است؛ یعنی استان های با شهرنشینی بالاتر، نمره توسعه بالاتری به خود اختصاص داده اند.

شهرنشینی در کشور ما چند ویژگی عمده دارد مانند رشد شتابان، توزیع نامتوازن و متمرکزگرایانه، برون زا و در ارتباط مستقیم با فروپاشی اقتصاد کشاورزی و روستایی، گسترش اقتصاد دلالی و رونق صادرات نفت در چند دهه اخیر بوده است که برخی از صاحب نظران ، تحت نام استبداد نفتی هم از آن یاد می کنند. شهرنشنیی با خود پیامدهای مثبت و منفی فراوانی به ارمغان می آورد؛ به ویژه سهم الگوی شهرنشینی در این میان قابل ملاحظه است. بررسی رابطه شهرنشینی با متغیرهای اقتصادی و اجتماعی مانند طلاق، اعتیاد، سرقت، سن ازدواج، مرگ و میر کودکان، امید زندگی، مهاجرپذیری و ... بیانگر وجود رابطه همبستگی قابل توجه با هر یک از متغیرهای فوق است. شهرنشینی رابطه علت و معلولی با بسیاری از پدیده های اجتماعی دارد، همچنین پیامدهای گوناگون ناشی از رشد سریع پدیده شهرنشینی در کشور قابل پیگیری است.

آنچه که اکنون بعنوان حاشیه نشینی شناخته شده جز جریان دیرپا و تاریخی مهاجرت جمعی، تیم جویای کار و رفاه و گریزان از روستاها و شهرهای کوچک به لحاظ دافعه های آن و نیز پس رانده شدن فقرا از درونشهرها به حاشیه آن، چیز دیگری نیست و این فرایند معلول طبیعی توسعه است و تا زمانیکه حاشیه ها در برابر شهرها قرار گیرد حاشیه نشینی پدیده ای ناهنجار و ناپذیرفتنی است ولی زمانیکه به پیشینه تاریخی این پدیده نگریسته شود آنرا یک جریان دائمی، ماندگار و گریزناپذیر و حتی به عقیده برخی کارشناسان لازم و مفید برای توسعه می دانند.

پس این عقیده که باید مناطق حاشیه نشینی را تخریب کرد قابل دفاع نمی باشد و می بایست با ساماندهی آن و فراهم کردن امکانات مورد نیاز برای حاشیه نشینان و کم کردن فاصله و خلاء موجود بین آنها و شهرنشینان اقدام و در راستای یکنواخت شدن زندگی شهر و از بین بردن فاصله ها تلاش کرد. روشهای مواجه شدن با زاغه نشینان و حل مشکلات خود آنها و حل مشکلاتی که نتیجه وجود زاغه نشینی است از مشکلات تمامی مدیران شهری در سراسر جهان است. در حقیقت در هیچ جای جهان کلانشهری وجود ندارد که در کنار آن سکونتگاههای غیررسمی و زاغه نشینی وجود نداشته باشد.


*کارشناس ارشد شهرسازی (برنامه ریزی شهری)/تبریز بیدار
انتهای پیام
کد مطلب: 4329
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *