چهارشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۵ ۱۰:۳۶
۰
آزاده سرافراز محمود آبادی؛

روایتی از ضرب و شتم اسیر 13 ساله به خاطر دفاع از میهن

آزاده سرافراز محمود آبادی در حالی به اسارت نیروهای بعثی عراق درآمد که همان روز اول به دلیل این که هدف خود را از آمدن به جبهه دفاع از میهن اسلامی خود عنوان کرده بود مورد ضرب و شتم نیروهای بعثی عراق قرار گرفت.
روایتی از ضرب و شتم اسیر 13 ساله به خاطر دفاع از میهن
روایتی از ضرب و شتم اسیر 13 ساله به خاطر دفاع از میهن
به گزارش پهره؛ 26 مردادماه سالروز بازگشت سرافرازانه آزادگان به میهن اسلامی است، به همین مناسبت منصور محمود آبادی یکی از اسرای آزاد شده از اردوگاه های رژیم بعث عراق و جزو گروه معروف "آن 23 نفر" گفتگویی انجام داد که به شرح زیر است:
 
**آقای محمود آبادی، از فشارهای روحی و جسمی بر اسرا و نحوه برخورد نیروهای عراقی در اردوگاه با اسرا توضیحاتی بفرمایید؟
زمانی که من در جریان آزاد سازی خرمشهر اسیر شدم، سری اول اسرا را از بصره به شمال بغداد انتقال دادند و پس از یک ماه و نیم از آن منطقه به اردوگاه عمادیه منتقل کردند و حدود 3 سال در آن اردوگاه بودیم و سپس به اردوگاهی به نام اطفال منتقل شدیم، به جز من که 13 سالم بود نوجوانان ایرانی بین 13 تا 22 سال هم اسیر بودند و کم سن بودن ما برای عراقی ها جای تعجب داشت به طوری که آنها نسبت به ما حساسیت و نفرت بیشتری پیدا کرده و ما را بیشتر از اسرای دیگر آزار می دادند.
 
در همان روز اسارتم مرا به اتاق فرماندهی منتقل و از من پرسیدند که چرا به جبهه آمده ام و من در پاسخ گفتم برای دفاع از اسلام و وطنم، که یکی از فرماندهان حاضر در آنجا در واکنش به پاسخ من، مرا مورد ضرب و شتم قرار دادند، سپس همه اسرا را تک به تک داخل سوله ای بردند و از آنها اطلاعات می گرفتند. هر قدر نیروهای ایرانی در عملیات ها موفق و پیروز می شدند، رفتار عراقی ها روز به روز خشن تر و شکنجه هایشان بیشتر می شد.
 
**از شرایط بهداشتی و تغذیه ای اردوگاه توضیحاتی بفرمایید؟
در طول هشت سال و چهار ماهی که من اسیر بودم یک بار هم نتوانستیم برای خودمان غذایی درست کنیم یا یک غذای خوب بخوریم، اصلاً در غذا هایشان گوشت نبود یا نانی که روزانه پخش می شد بین اسرا، دو تکه نان ساندویچی خمیر بود، که ما آنها را زیر آفتاب می گذاشتیم تا خشک شود و سپس با دست آسیاب می کردیم و در زمان هایی که گرسنه می شدیم آن را می خوردیم. از نظر بهداشتی هم در تابستان و زمستان فقط آب سرد وجود داشت و استحمام اسرا هر 10 روز و برای هر فرد 2 دقیقه بود و در طول سال فقط 2 دست لباس به ما تعلق می گرفت.
 
**قطعاً ایران هم در آن دوران نیرو های عراقی را اسیر کرده بود، تفاوت برخورد بین اسرای ایرانی و عراقی را تشریح نمایید؟
شنیده ها حاکی از این است که وضعیت آنها بسیار با ما تفاوت داشت، کیفیت غذای آنها بالا بود و اجازه ملاقات با خانواده هایشان را داشتند، در صورتی که در این مدت اسرای ایرانی هیچ زمانی موفق به دیدار خانواده هایشان نشده و فقط از طریق نامه با نزدیکان خود در ارتباط بودند.
 
**زمانی که خبر آزادی اسرا را به شما دادند فضای حاکم در اردوگاه چگونه بود؟
اسرا 6 روز پس از شنیدن خبر آزادی، آزاد شدند، اولین گروه از آزادگان 26 مرداد ماه وارد ایران شدند، و من 1 شهریور 1369 به کشورم بازگشتم و بسیار خوشحال بودم به طوری که احساس می کردم تازه متولد شده ام. 
 
گفتنی است، آزاده سر افراز منصور محمود آبادی متولد 1 فروردین 1347 ساکن سیرجان به مدت هشت سال و چهار ماه در اردوگاه های رژیم بعث عراق اسیر بوده و اول شهریور 1369 به همراه جمعی از اسرای آزاده به میهن خود بازگشت.
منبع تاشهدا
انتهای پیام/
کد مطلب: 2180
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *