به گزارش
پهره؛ عباس نورزائی رئیس کانون جهادگران جهادسازندگی استان سیستان و بلوچستان در یادداشتی نوشت: جنگ احد، عبرتي براي آزمايش ايمان مسلمانان بود. به اتفاقي كه در جنگ احد افتاد، توجه كنيد. آن ۵۰ نفري كه دچار نفرين همهی مسلمانها در طول اين ۱۴ قرن شدند، مسلمان بودند؛ اصحاب پيغمبر بودند، خيلي از آنها در جنگ بدر شركت كرده بودند، مردمان بدي نبودند اما همينها دچار آن آفت شدند.
يعني به خاطر جمع آوري غنيمت، گردنه را رها كردند، ميدان را به دشمن دادند و موجب شدند كه مقدار زيادي از خونهاي پاك بر زمين ريخته شود، خوني مثل خون حمزه سيدالشهداء بر زمين ريخته شد، پيغمبر(ص) زخم خورد و حكومت اسلام و نظام نوپاي اسلامي دچار تزلزل شد.
برگردیم به سیستان ولایتمدار اگر چه به حسب حساسیت، لزوم توجه و لزوم پایداری و صبوری در حفظ این منطقه، آن را تشبیه به تنگه احد کردند اما اگر تطبیق کنیم خواهیم دید که طی ۲۵ سال گذشته آن ۵۰ نفری که به دنبال غنائم از تصدی وکالت و ریاست بر امضاهای طلایی و استفاده از مواهب و منابع مرزی بودهاند، چه کسانی هستند؟ این افراد سیستان را به همان جایی رساندهاند که نگاهبانان واداده به غنائم، احد را باختند.
سیستان را شِعبابیطالب بنامید، پیامبر(ص) و یارانش در آنجا بر اثر شدت گرسنگی، بسیار اذیت شدند. آنها به جای غذا از برگ درختان و گیاهان خشک و حتی پوست خشک حیوانات استفاده میکردند. برای کاهش ضعف، بر شکمهایشان سنگ میبستند، صدای ضجه و گریهی کودکان به علت گرسنگی از بیرون شِعب شنیده میشد. و اینجا نیز اهل قریشاش در مکنت و پرخوری، اما اکثریتی از پای افتادهاند، رخسارشان از شدت غبارخوری تکیده، حیوانات آبی برای نوشیدن ندارند، پرندگان ضایع شده و زمین ترک برداشته است.
سیستان را نینوا بنامید، آنجا که آب بر عاشقان حق و حامیان فرزند رسول خدا(ص) بستند، قلهی رفیع شجاعت، اخلاق ،انسانیت و دیانت را ابتدا جگرخون و آنگاه سربریدند. اینجا نیز شطهلمند بر روی یاران همان امام، بسته شد، عبیداللهها، یزیدها، عمرسعد تکرار شدهاند.
سیستان را نیشابور بنامید، این شهر، مهد علم و دانش و نوآوری در دوران طلایی اسلام بود، چنگیزخان مغول به آن حمله کرد، شهر تبدیل به جویبارهای خون گردید و از سران مردان و زنان و کودکان، هرمهایی ساخته شد و حتی به سگها و گربههای شهر نیز رحم نکردند.
اینجا حملهای دیرپای صورت گرفته است.
آرامآرام طی نیمقرن، چهار و نیم میلیون انسان را آوارهی غیردیار مادری کردهاند. مردان و زنان را از کودک و کهنسال، تبدیل به مردگانی متحرک از بینوایی کردهاند. اینجا گاه سپاه مغول، اندرونی هستند و منابعش را به نام همین مردم به کام خود فرو میکنند.
اینجا مردمی که صدها شهید برای پایداری انقلابشان دادهاند، با لسانالغیب حضرت حافظ چنین همنوا میشوند که:《بیمزد بود و مِنَّت، هر خدمتی که کردم، یا رب مباد کس را مخدومِ بیعنایت، رندانِ تشنه لب را آبی نمیدهد کس گویی ولیشناسان رفتند از این ولایت》
در داخل کشور و در بین خودمان نیز رسانهگیرندگان از خودمان، نان از ما میخورند و برای تحریمکنندگان آب، پارس میکنند، خطابمان به این خائنین نیز این است:《جانا روا نباشد خونریز را حمایت》
انتهای خبر/